پوزش خبرنگار نیویورکر از طرفداران شاهزاده به خاطر ادعای ارتباط رضا پهلوی با پرویز ثابتی

کانیل بروک، خبرنگار نیویورکر که پیش از این در سال 2006 در مقاله ای مدعی شده بود که پرویز ثابتی در نقش مشاور رضا پهلوی فعالیت می کند، در یادداشت جدیدی که منتشر کرد این مطالب را زیر سوال برد.

وی در این یادداشت می نویسد: مطالب مقاله قبلی درباره ارتباط ثابتی و رضا پهلوی را بر اساس ادعای نیک آهنگ کوثر که یک روزنامه نگار مشهور در ایران است نوشته بودم. ولی بعد از بحث هایی که دوباره درباره این ارتباط مطرح شد، وقتی با نیک آهنگ کوثر برای تایید دوباره آن مطالب تماس گرفتم متوجه شدم که نیک آهنگ کوثر آن مطالب را بر اساس حرف هایی که از یکی از دوستانش شنیده بود به من گفته بود. در واقع من توقع داشتم که نیک آهنگ  کوثر بر اساس اصول حرفه ای خبرنگاری  این اخبار را به من اطلاع داده باشد و متاسفانه همین برداشت اشتباه من باعث این اشتباه شد.   به این ترتیب، هم اطلاعات من نادرست بوده و هم نتیجه‌گیری‌ام. شاهزاده رضا پهلوی هیچ ارتباطی را با پرویز ثابتی نداشته و اگر این مطلب ۶ سال پیش باعث بروز سو تفاهمی شده، با تصحیح آن عذرخواهی می‌کنم .

بعد از تحریر: کانی بروک برای شما آرزوی سیزده به در خوبی رِ کرد.

بیانیه اعلیحضرت در اعتراض به هتک حرمت شاهزاده رضا پهلوی

امت شعبان پرور همایونی!

همانگونه که مستحضرید بنگاه خبرپراکنی جرس وابسته به ایادی پلید ارتجاع سرخ و سیاه، در اقدامی موهن به ساحت همایونی رضا پهلوی جسارت نموده و درباره مال و ثروت شاهزاده کورش رضا پهلوی اظهار نظر نموده است. این مصیبت عظمی را به پدر ملت ایران، کورش کبیر  و ملت عزادار ایران تسلیت گفته و سه روز عزای عمومی در مملکت اعلام می نماییم.

لذا برای اینکه مشت محکمی بر دهان یاوه گویان زده باشیم  از تمام کفن پوشان همایونی درخواست می شود  که به مدت یک هفته در سایت های اجتماعی و سایت های  اشتراک لینک،  راهپیمایی های  پرشور برگزار کرده  و تمام امکانات خبری خود را برای لجن مال کردن این بنگاه خبری بکار گیرند تا درس عبرتی برای همگان از جمله آن نویسنده چلقوز سایت جرس و سایر خبرنگاران شود. ضمنا وسایل ایاب و ذهاب و ای دی اس ال  رایگان  از درب منزل تا محل راهپیمایی فراهم می باشد. 

دبیرخانه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی 

خشم هواداران همایونی از پیام ولیعهد به مناسبت 29 اسفند

شاهزاده برای چندمین بار دل هواداران همایونی را شکست و اقدامات پدرش اعلیحضرت محمد رضا شاه  و پدربزرگش رضاخان کبیر را زیر سوال برد. پیام رضا برای 29 اسفند را هر جوری فکر  میکنیم نمیتوانیم توجیه بکنیم.  اعلیحضرت به شدت از این موضوع عصبانی هستند و در حال تنظیم بیانیه ای در این زمینه هستند. لکن این فقط اعلیحضرت نیستند که از این موضوع ناراحت شده اند و فی الواقع هواداران اعلیحضرت نیز گریان و پریشان هستند.

خبرنگار ما به جمع پرشور براداران شاه الله رفته و نظرات آنها را پرسیده است. لازم به ذکر است چون برادران شاه الله دچار شور  همایونی شده بودند سخنانی را بر زبان آوردند که ما مجبور به سانسور آنها شدیم و هر جایی را که قابل انتشار نبود  سانسور کردیم و به جایش بیب گذاشتیم.

 

خبرنگار: نظر شما درباره پیام شازده چیست؟

آقایی از شرق اروپا:  بیب بیب بیب بیب بیب.

خبرنگار: فحش ندید آقا. چرا اینقدر عصبانی هستید؟

آقایی با اسم مستعار تیرنف: ینی میخوام یه سنگ بردارم بکوبم تو ملاج رضا پهلوی. 29 اسفند تبریک میگی؟؟ بی کفایت. کی میخواد این دوزار سیاست به خرج بده آخه؟

آقایی از  واحد لانچ کردن بادبادکها در ناسا: بابا سیاست داره به خرج میده دیگه. میخواد ملت را با خودش همراه بکنه.

تیرنف معترض میشود و میگوید: چی میگی؟ دشمنان قسم خوردش و سبز الله رو که نمیتونه اینطوری با خودش همراه کنه. اونیم که دوسش داره، داره دیگه. این چاقال بازیا چیه؟؟

خبرنگار:  یعنی به نظر شما این کار بی سیاست بازی بوده؟

همان آقا از شرق اروپا خبرنگار رِ مجروح میکند و میگروفون رو در دست میگیرد و با صدای بلند میگوید: بعد اون بار که من فحش دادم گفتی فحش نده. ولی این بابا فکر میکنه اینکار را بکنه خیلی سیاستمدار دموکرات میشه و بهش میگن آفرین..! نکرده مقاله رویترز را بخونه.

یکی از برادران شاه الله که خود را از طرفداران پرویز ثابتی میداند: شاهزاده با این کارهاش فقط یک مشت چاقال سبزولک و چپول و مجاهد رو هارتر و دریده تر میکنه خیلی این کارش اشتباه بود.  البته تبریک برای 29 اسفتد از 16 اذر که بد تر نیست فکر کنم سال دیگه هم بیاد بگه اره پدر من در 28 مرداد کودتا کرد و اله وبله.

همان آقا از شرق اروپا: به این میگن خود چس کردن.. 16 آذر که گند زد.. لالمونی می گرفت بهتر از این حرکت بود.. شاه چهارتا چاقال جوجه کمونیست را داد ترتیبشون را دادند اونوقت این راه افتاد به بیب مالی سبزالله.. یه بار گفتم کاش یه موی پدر بزرگش به تن این بود.

آقای طرفدار پرویز ثابتی: همینو میگم منم 16 اذر دیگه کدوم بیب شریه با دست خودش داره به شورش 57 رسمیت میده اینجور بره جلو به 28 مرداد هم میرسه ولی من سر 16 اذر واقعا داشتم دیوونه میشدم از حرفاش.

همون آقا از واحد بادبادک سازی ناسا از حرف منطقی بقیه برادران قانع میشود و میگوید : درسته که باید سیاست داشته باشه ولی نباید به سبزاللهی ها رو بده فردا میاند سوارمون میشند.

یک نفر به جمع مصاحبه شونده ها میپوندد و میگوید: بردار این مذهبی‌ها رو هر جور باشون تا کنی‌، بازم طلبکار اند.  شاهزاده اینجوری ادامه بده سال ديگه هم دهه ي فجر رو میخواد تبريك بگه.

آقایی که کمی مکار به نظر میرسد خود را به بحث میرساند و برای آرام کردن فضا میگوید: تاريخ نشون داده اگه پوپوليست نباشي جايي تو سياست ايران نداري چرا كه اكثريت ايران جماعت پامنبريند كه بدون تحقيق و صرفا بر اساس شنيده ها عمل مي كنند.

تیرنف از این حرف عصبانی میشود و میگوید: تاریخ نشون نداده که باید پوپولیست باشی تا جایگاه داشته باشی. حتی برعکس، تاریخ نشون داده که باید با اقشار تمامیت خواهی مثل همین سبزالله یا کمونیستا با قاطعیت برخورد کنی. رضا شاه میتونه مثالی برای این ادعای من باشه. رضا پهلوی داره دقیقا عکس استاندارد پدربزرگش عمل میکنه

در این لحظه خبرنگار به علت شدت جراحات وارده مجبور به ترک صحنه شد لکن خشم طرفداران همایونی همچنان ادامه دارد.


شاهنوشت: این مصاحبه بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است. مدارکشم موجوده به ابرفضل.

نفت را اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی ملی کرد نه دکتر مصدق!

ما انتظار داریم  که به زودی مثلن تا پایان سال 2571  شاهنشاهی در ایران به حکومت رسیده باشیم. از آنجا که تاریخ رِ فاتحان مینویسند ما امر کردیم که از حالا مقدمات نوشتن تاریخ رِ به سبک همایونی آغاز بکنند. چونکه سرمنشا همه اختلافات بین گروههای سیاسی  رِ در انقلاب مردمی 28 مرداد میبینیم به شهرام همایون امر کردیم که تاریخ رِ جوری بگوید که هم اعلیحضرت راضی باشند هم دل مصدقی ها رِ بدست بیاورد.

ایشان طبق تحقیقاتی که کرد متوجه شد که   نفت رِ شخص اعلیحضرت ملی کرده اند و اصلن اعلیحضرت با مصدق دعوایی رِ نداشته بلکه این روباه مکار انگلیس بوده که هم با اعلیحضرت مشکل داشته و هم با مصدق. 

شاهنوشت: اون عارق وسط سخنرانی شهرام همایون رِ از دست ندهید.

خاندان همایونی اعلیحضرت در مراسم چهرشنبه سوری

طرح جامع مبارزه با فحاشی از زبان شاهزاده رضا پهلوی

شازده کیست و احوال او چگونه باشد؟/ اندر باب پرویز ثابتی و آقا رضا

از وبسایت Iranian.com  نوشته شده توسط  aghadaryoosh

پرسید پدرعزیزم، شازده کیست و احوال او چگونه باشد؟

گفتمش فرزند دلبندم، تا آنجاییکه من میدانم ببم، شازده در لغت و فرهنگ عوام به معنای ..ن گشاد و راحت طلب و هرآنکه شایدهیچگاه نتواند واگر روزی بتواند با رنج و شکوه بسیار خود و پیزی برهم کشد یا همان آقازاده امروزمان و نیزدر زبان پهلوی دری یا پهلوی دربدری کسی را گویند که به عمر خویش هرگز کاری نکردی و از برکات و ثمرات آنچه پدربزرگ به زوروعنف گرفت و پدر بسیار بسیار بر آن نهاد و به خارجه فرستاد روزگار بسرکردی و هیچ باری ازدوش کسی به درون و برون مرز برنداشتی وآه دل ومال بسیار ازملتی بدنبال داشتی .چون غم نان شب و فکر سرپناه و قسط آب وگاز ناداشتی ویارانه آریامهری بسی پیش ازاین در بانک واریز داشتی، خوشی به ناگاه بر زیر دل برخی از آنان زدی و یکی تن به گردش روان دادی و دیگری با آن کمالات و معلومات که راوی به اندوه و افسوس میگفتی تنها خاکستر به وطن پس دادی وبه دیار دیگر شدی.برخی دیگر چو پنجاه به زیر آوردی و بوی کباب آشپزخانه کاخ نیاوران بوئیدی هوش از سربرفتی و به دموکراسی روی آوردی و در برتری آن سخنها گفتی وبه درویش نمایی و مردمی بودی در حال از شازدگی به آقائی رضایت دادی و نام خویش به آقا رضا تبدیل نمودی و به بنگاه خبر با چشم تر افکنده سر گل قالی به زیر لب برشمردی و یاداوردی که آری پرویزثابتی آن ابلیس به من نیز چندین بار پنهانی تجاوز بنمودی و نیزآری ساواک مرا نیز به ساکی و واکی بزیر کشیدندی . پیش از این شرمم بدی وای از بروز، آخ ازبیان، حال که او از تختی بگفتی من نیز دیگر توان پنهانکاری از دست بدادمی و فاشت گویمی بهنگام سفرهای ملوکانه و آریامهری به خارجه به تشویق آن لاکرداروزیر نامرد کشاورزی (که خجستگی و پیوستگی دمری او از ایزدم آرزوست) به دوشان تپه بسوی کهریزک دردو موتوره پروازم دادندی وچندین بارموتورم پائین آوردندی.از همگان خواستی ببینندی گام برداشتن آهسته ودرد انگیز آن کودک درآن فرخنده روز تاج بخشی و آنگاه به داوری نشینندی .من نیزآگاه و همدرد بودمی از آنچه رفت و میرود برمام وطن، براین مام به زیر پرده اندوه و نادانی کشیده ولی وقت خون گریدن نیستی، منهم همچون شما ایرانیم گرچه فعلا اینجا با چند عرب همسایه ام آنها هم مثل مای اخی هاردوارد رفته و فرهیخته اند، چند تنی نایب عهد ومنتظربرسفره اند، برخیز هموطن شوری و شلواری دگر برپا کن، دست راستی چپگرا ملی مذهبی اصلاح طلب کارگران، بادبزن برگیرید ، این کبابها مال ماست، خزعلی از دست رفت بادی بزن. من نیز از مجازی با شما همراه و هم همسنگرم، ولی بهوش باشندی به شلوغی نون بیارو کباب ببر آن تابلوهای گران قدر که مادر خریده بودندی وهنوز چشمش بدنبالش بیاستندی گزندی نبیندی .

گفت ای بابای من، رایحه دل انگیزبوی کباب نیک دانم و درحال گرسنه ام بنمودی و شکم به مالش رفتی و آب دهان به تراوش راه گلو بگرفتی (مردم چشمش تو میگوئی سیخان کباب کوبیده و فلفل و گوجه ضربدروار) ولی دموکراسی کدام است وآیا آنهم به افشان سماق و زرده خام و کره زیرچلو بلمبانند؟

گفتم ای بابا به قربان چشمهای بادامییت، الهی نبینم آن روزی که کارد دراشکمت بیارامد آری به جهان سوم دموکراسی با سماق مکند.

گفت پس دموکراسی از مکیدنیها بودندی؟

گفتم نی ولی به دموکراسی آزادی که بمکی یا نمکی حتی اردهی از نمکی

پرسید گوجه و پیاز چطور؟

چشمی به دور کاسه بگرداندم و ترکه خیس چوب آلبالو به زیر تشکچه جا به جا همی کردم و گفتم پسرک بارها گفتمت تنها به یک مکتب مرو و هر روزی به مکتبی نو شو تا درسی تازه فراگیری و چیزهای گونا گون توشه بیاندوزی ای کره بابا تا مگر بر فخر خاندانت بیفزایی و نام و راه دیگران باقی همی داری!

گیج و گول بر بابا همی نگریست ودست در جیب جامه تدبیرو گمانی دل به دل برفرتوتی بابا به تخمانش همی ورزید و وزن هرکدامین را جداگانه به انگشتی همی سنجید. سکوتی مخملین همچوشبهای سرد پر برف زمستانی سایه برگسترد وشکوه فر یزدانی کاسه و کوزه جمع کردی و ناله تلخی زدی و دیگربارسفرباربستی.

داستان پرویز ثابتی و رضا پهلوی و بادمجان دور قاب چینهایش

رضا پهلوی گفت

چی گفت؟


خودش بهم گفت 


چی گفت؟

توی یک جلسه خصوصی گفت

چی گفت؟

با رای مثبتش به فلان لینک گفت

چی گفت؟

پشت تلفن گفت

چی گفت؟

به نیک آهنگ گفت

چی گفت؟

توی یک کامنت گفت

 چی گفت؟

راجع به ثابتی گفت

چی گفت؟

....

و این داستان بادمجان دور قاب چین هایی که دور رضای ما رِ گرفته اند تا رضا خودش سوالی رِ جواب ندهد همچنان  ادامه دارد

لکن نظر ما این است  که آقاجان   دو تا وبلاگ و وب سایت و یک دفتر پاسخگویی و یک دبیرخانه و کلی دفتر و دستک دیگر رِ داری و مساله به این مهمی مطرح است که آیا شما با ثابتی ارتباطی رِ در سطح گفتگو، همکاری، تبادل نظر، یا مشاوره، در گذشته و یا حال داشته ای یا نه؟ یک اطلاعیه  رسمی که این همه دنگ و فنگ رِ ندارد. 


فلذا پیشنهاد ملوکانه ما این است که ایشان یک اطلاعیه رسمی رِ بدهد که اولن پرویز ثابتی رِ محکوم کند دومن هر گونه رابطه اش (گفتگو، همکاری، مشاوره)  رِ در گذشته و حال رِ بصورت رسمی (و نه در جلسات خصوصی یا کامنت های بالاترین) تکذیب کند. به همین سادگی. به قول هم ولایتی های رضای ما : دتس ایت!

اعلیحضرت و حقوق زنان

ما اعتقاد قوی داریم که زنان باید از حقوق بشر برخوردار باشند. فی الواقع زنان حقوقشان با مردان برابر است لکن مردان برابرترند. ما حتی معتقدیم اگر درمیان زنان بگردیم کسانی رِ پیدا خواهیم کرد که هوش و عقل داشته باشند و استثنا باشند. مثلن ما معتقدیم علیا حضرت فرح بانو میتواند بصورت سمبلیک جانشین اعلیحضرت باشد لکن نمی تواند واقعا کشور رِ اداره کند. توجه رِ بکنید که این مسایل رِ نباید در پابلیک مطرح کرد. فی الواقع  امان از دست  این خبرنگار سمج،  باربارا والترز  که بدجوری به اعلیحضرت گیر داد و ما رِ مجبور کردند این چیزها رِ بگوییم. اگر خبرنگار خودمان بود به ثابتی میگفتیم که ایشان رِ یک درس حسابی بدهد.

الامیر رضا بهلوی یجلب الربیع العربی الی البلاد العجم

سی سال  انقلاب رِ صادر کردیم ظاهرن سی سال بعدی رِ قرار است انقلاب رِ وارد کنیم.

سه بهار عربی که به ایران آمدند:

1- بهار عربی صدر اسلام به دست عمر
2- بهار عربی به دست شیخ فضل الله نوری
3- بهار عربی به دست روح الله خمینی
4- بهار عربی به دست ؟

لکن ما امیدواریم که رضای ما بیخیال آوردن بهار عربی به ایران بشود.

منبع الهام همایونی: http://www.farhangiran.com/content/view/9654/88/
منبع سخنان رضای ما: http://balatarin.com/permlink/2012/3/5/2952902

پیام شاهنشاه آریامهر درباره انتخابات مجلس خطاب به خامنه ای: پیش اعلیحضرت و ملق بازی؟

اعلیحضرت از تحریم گسترده انتخابات توسط مردم متحیر شده لکن نگرانیم حکومت با آمار شصت و سه درصدی، تصمیم رِ بگیرید که افتضاح انتخاباتی رِ ماستمالی کند. فلذا پیغام زیر رِ به  علی خامنه ای ارسال نمودیم:

مـــــــــــــــــــــــــــــــــــا    محمـــد رضــا شـــاه  پهلوی، شاهنشــــــــاه ایـــران، خودمان استاد برگزارکردن انتخابات با کمک هژیر و شعبون  بودیم . با تاییدات خداوند متعال و امداد غیبی  حضرت ابرفضل، هر کسی رِ که ما پیش  بینی میکردیم از صندوق های رای در میامد. لکن گاهی از دستمان در میرفت. فلذا بعدن که قدرتمان بیشتر شد اجازه ندادیم  نمایندگان بی صلاحیت  و بی بصیرت وارد مجلس بشوند. مثلن حزب پان ایرانیست که قضیه جدایی بحرین از مملکت همایونی و حاتم بخشی های اعلیحضرت رِ کش داده بود رِ  اجازه ندادیم به مجلس بعدی راه پیدا کند. سال 53 گفتیم که انتخابات ایران آزادترین انتخابات دنیاست و برای اینکه این انتخابات آزاد رِ برگزار کنیم بقیه احزاب رِ منحل کردیم و حزب رستاخیز رِ تشکیل دادیم و امر نمودیم که هر کسی که به وطن خود وفادار است باید در این حزب عضو شود. برگزاری و نظارت بر انتخابات رِ به کمیته های حزب رستاخیز محول نمودیم و لیست نمایندگان طبق پیش بینی های همایونی از صندوق های رای بیرون آورده شد. لکن ما هم مثل رژیم ولایی شما این مشکل رِ داشتیم که مردم در انتخابات شرکت نمیکردند فلذا مجبور بودیم آمار ساختگی خودمان رِ بدهیم روزنامه ها منتشر بکنند.

علی ایحال باید این اعتراف رِ بکنیم که کار شما  از کار اعلیحضرت هم درست تر است. فی الواقع هژیر ما کجا و جنتی شما کجا؟ شعبون ما کجا و دهنمکی شما کجا؟ پرویز ثابتی ما کجا و سعید امامی شما کجا؟ فلذا سعی نکنید با آمارهای ساختگی پیش اعلیحضرت ملق بازی بکنید.  ما خودمان اینکاره بودیم دادادش!